دست-نبشته ها

پاک-نویس های ابتدایی حسین نارون
فهرست
این جا مطالبی را به اشتراک میگذارم، باشد که بازخورد آن برای خودم و نشرش برای آنانی که باید نورِ راهی باشد.


پسربچه ای، پسربچه ی دیگری همسن را کنارِ دیوار نگه داشته بود و کلماتی رد و بدل میشد که کامل نمیشنیدم؛ در حالی که دستِ پسربچه ی کوتاهتر دَمِ شکمِ پسرِ بلندتر و احیاناً زورگو بود. چند لحظه ای نگاهشان کردم و گوش تیز کردم. در تمامِ مدت، از قبل از رسیدنِ من به جایی که ببینمشان، پسربچه ی خیلی کوچکتری جایی ایستاده بود که کاملاً آن دو را میدید و پسرِ دیگری که همسنشان بود و با فاصله ایستاده بود.

با احتیاط صبر کردم. آن جا غریبه ام. واکنشِ مردها و پیرمردها و جوانانِ آن محله پایین تر از سطحی و بدتر از هیچ بود! ضمنِ این که یا اصلِ قضیه را نمیدانستند یا خود را به غفلت زده بودند. جوانی از این هم جلوتر آمد و من را زیرِ نظر گرفت!

با احتیاط به آن 2پسربچه ی همسن نزدیک شدم، حرف زدیم، حدثم درست بود، اولی که قدرتمندتر و کمی قد بلندتر بود شخصیتی زورگو دارد و دومی که کوتاهتر بود مظلوم و زور-شِنو بود. با احتیاط حرف زدیم، همان طور سرِ پا و دوستانه. 10ساله بودند به اسمِ ... و ... . میخواستم زودتر تمام شود، اما باید حقِ مطلب را ادا میکردم تا کمی خاطرم جمع بشود. آخر متأسفانه حدثم دُرست بود.

از این که چطور دوست بمانیم (3خصلت)، دوست به چه درد میخورد (2مورد)، شروع کردم و به جای سختش رسیدم و متأسفانه حدثم درست بود؛ خدا را شکر توانستم در جوِ دوستانه (مخصوصاً برای مظلوم) حرف بزنم و مهمترین هایش این بود:

-ظالم آخر تنها میماند.

-بدترین ظلم، ظلم به دوست و ظلمِ جسمی است. (البته این حرف ها در حدِ آن ها، چرا که ظلمِ روحی و روانی را چه کسی میتواند بسنجد و مقایسه کند؟!)

-نه زور بگویید و نه بشنوید.

-چیزی که نمیدانید انجام ندهید.

-هر چیزی زمانی برای استفاده و جا و روشی دارد و برای نمونه ناف را مثال زدم.

محمد (مظلوم) گریه اش گرفت و آخر کنارِ گوشش گفتم که ناراحت نباش، محکم باش، از بزرگتری قابلِ اعتماد (پدر و مادرت) کمک بگیر و...

امیرمهدی (ظالمِ مظلوم) میخواست به زور محمد دوستش بماند (دوستی بود که در مدرسه به خاطرِ محمد درگیر هم شده بود) و حرف-شنوی داشته باشد و..

فاجعه این که، یکی از جوان های محله، بعد از کمی از گپِ من با بچه ها، صداشان کرد و بلند بلند سوالاتی غلط میپرسید و میخواست بزرگی کند برایشان و...

#باید_به_اصلاح_و_پیشرفت_اهتمام_داشته_باشیم. #باید_به_کار_سیستمی_معتقد_شویم. #و_باید_های_دیگر...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی