دست-نبشته ها

پاک-نویس های ابتدایی حسین نارون
فهرست
این جا مطالبی را به اشتراک میگذارم، باشد که بازخورد آن برای خودم و نشرش برای آنانی که باید نورِ راهی باشد.

زمان بی هیچ توقفی در جریان بوده است، و اتفاقات و حوادثِ پیش-بینی-شده و غیرِ قابلِ پیش-بینی، برنامه-ریزی شده و برنامه-ریزی نشده می آمده اند. تکلیفِ هر شخص (زندگیِ دُرستِ هر شخص) چنین است که در هر لحظه دُرست تشخیص بدهد و کارِ دُرست را انجام بدهد؛ و هر کاری را میتوان هم خوب انجام داد و هم بد! و مسلماً تکلیف انجامِ دُرستِ کارِ دُرست است. پس، برای نمونه، در همین فقره ی محدودیت های سید محمد خاتمی رفتارِ گذشته، حال و آینده ی همه ی کسانی که به نوعی دخیل در ماجرا هستند قابلِ بررسی است؛ از شخصِ سید محمد خاتمی، مسئولینِ سیاسی، امنیتی، انتظامی و قضایی، خانواده، دوستان و آشنایان تا افکارِ عمومی و خارجیان.

اما آن چه که از اهمیتِ بیشینه برخوردار است چنین است:

چه کسانی برای ارتکابِ اعمالِ شاذ در قبالِ سید محمد خاتمی انگیزه دارند؟

الف- کسانی که مخالفِ وی هستند و افکار و اعمالِ به ویژه پنهانِ وی را خطرناک میدانند، اما بینش و زیرکیِ لازم را ندارند.

ب- کسانی که خود را در جمعِ اطرافیانِ سید محمد خاتمی پنهان نموده اند و چون گذشته به دنبالِ اهدافِ خود حاضر به هر کاری هستند.

البت میبایست یادمان باشد که همان دوستان و نزدیکانی که سید محمد خاتمی در پایانِ دورانِ ریاستِ جمهوری اش در "نامه ای برای فردا" از عدمِ فهم و انتظاراتِ غلط و بیش از اندازه-شان شِکوه میکند؛ تا به حال، هیچ گاه از سوی ایشان ترد و رانده نشده اند، همان هایی که در سایه ی رئیسِ جمهورِ وقت، خوش پوش ترین روحانی، مردِ مطرح کننده ی گفتگوی تمدن ها، مردِ شعارهای آزادیِ مدنی و...، سید محمد خاتمی، غیر از هجمه به مبانیِ نظامِ مقبول و مشروعِ حاکم –که خود با آن و در سایه ی آن رشد کردند و با قبول و رعایتِ قواعدِ آن به قدرت رسیدند تا خدمتگزار باشند-، تا کودتا علیهِ آن به پیش رفتند؛ ولی باز هم در عام از ترد و رانده شدن از سوی سید محمد خاتمی خبری نبوده است؛ چرا؟

سید محمد خاتمی با توجه به سابقه ی پدرِ بزرگوارشان، رویکرد، ویژگی ها و توانایی های شخصی، تا حدی قابلیتِ محور قرار گرفتن را داشت که در فضای سیاسیِ آخرِ دولتِ سازندگی با اجماعِ آنانی که برایشان فقط هدفشان موضوعیت دارد به ریاستِ دولتِ جمهوریِ اسلامی رسید و در جایگاهِ نفرِ دومِ نظامِ جمهوریِ اسلامیِ ایران و با توجه به خواست و درکِ خود، ملتفتِ لزومِ عهده-داریِ نقشِ مقتضی گردید، -نقشی همانندِ آنی که مرحوم آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی بر خود مفروض میدانستند-، نقشی به مثابه ی مادرِ خانواده. این چنین شد که سید محمد خاتمی که معتقد و پای-بند به اسلام و نظامِ برآمده از آن میبود خود را موظف به جذبِ حداکثری میبیند، اما افسوس و صد افسوس از مشی-ای که پیش گرفته است چنانچه که منجر به چنین بازی هایی از گذشته تا به امروز گردیده است که هم او و هم نظام را متحملِ هزینه های بی توجیه مینموده است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی