«ما شب و روز را دو نشانه {ی قدرت و حکمتِ خود} قرار دادیم؛ پس شب را بی نور نمودم و روز را روشن ساختیم تا {در آن} روزی و رزقی را از پروردگارتان بطلبید و برای این که شماره ی سال ها و حساب {اوقات و زمان ها} را بدانید؛ و هر چیزی {که نسبت به دنیا، دین، تربیت و کمالتان نیازمند به آن هستید} را به روشنی و به طور کامل بیان کردیم.» (قرآن، سوره ی اسراء، آیه ی 12، ترجمه ی شیخ حسین انصاریان)
ساعت را ما آدم ها به خاطرِ محدودت هایی که هست به شکلِ دایره ساختیم و نشان دادیم. و جالب است، خودمان گاه فراموش میکنیم و دانسته و ندانسته گاه پِیِ ابداعاتِ خود را به صورتِ انتزاعی میگیریم و به همین دلیل بعد از چندی، با نگاهی دقیق میبینیم که ای دلِ غافل! اشتباه روی اشتباه {البته در بعضی موارد که متأسفانه کم هم نیست}؛ مثلاً همین ساعت، ما آدم ها به خاطرِ محدودیت ساعت را به شکلِ دایره ساختیم، اما بعد فراموش کردیم و در روایت هایمان، زمان و سفرِ در زمان و مواردِ مربوط به آن را به صورتِ چاهی نشان دادیم که حتا در تصورِ بچه هایمان هم به این شکل جا افتاده است، به خاطرِ همین گمان کردیم گذشتِ زمان مثلِ به چاه انداختن میماند و تصور کردیم گذشتِ زمان چیزی را دُرست میکند!
زمان همچون خطِ راستی است در زندگی که به دیگر ابعادِ آن پیوستگیِ گسستنی ناپذیر دارد، خود به خود چیزی را حل نمیکند؛ اما با گذرِ زمان حوادث، اتفاقات و تغییرات همراهند، اگر این تغییرات مثبت باشند، امیدِ حل شدن هست و اگر منفی بیمِ بدتر شدن.