دست-نبشته ها

پاک-نویس های ابتدایی حسین نارون
فهرست
این جا مطالبی را به اشتراک میگذارم، باشد که بازخورد آن برای خودم و نشرش برای آنانی که باید نورِ راهی باشد.

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «افکار عمومی» ثبت شده است


از مهمترین مؤلفه های تعیین-کننده ی پیشامدهای بعدی و آینده، افکارِ عمومی است؛ "افکارِ عمومی" عبارتی با گستره ی پهناورِ از خاص الخواص تا عام ترین عوام است که به فراخورِ حیطه اشکال و حیلِ متفاوت و مختلفی دارد. گاهی از ساده-لوحی نشأت گرفته و گاه پشتوانه اش پیچیده ترین افکار است برای زمانی احتمالی و دور.

نمونه های زیادی را میتوان مطرح کرد، از به ظاهر بی اهمیت ترین و پیشِ پا افتاده ترین ها تا سطحِ بالاترین ها با درجه ی فوقِ سری!

از آخرین بازی های کلید خورده، با هدفِ بهره برداری کوتاه تا میان مدت این است:

فلانی (از تَتمه ی پهلوی) که چند مرتبه شایعه ی فوتش منتشر شده است نامه ای مبنی بر درخواستِ افزایشِ فشار و تحریم علیه جمهوریِ اسلامیِ ایران به آن آقای تاجر (ترامپ) نوشته است و او با حاشیه نویسی که اگر حسن روحانی رئیسِ جمهور نشود چنین میکنم، نامه را ارسال کرده است برای جنابِ مُستَطاب، حضرتِ آقا (خدا حفظشان کند).

2 موضوعِ اصلی وجود دارد:

الف- صحت یا عدمِ صحتِ متنِ شایعه.

ب- هدفِ منتشر کنندگانِ شایعه.

نکته ی اول: تحلیل و ارائه ی راهبرد، پس از صحتِ اصلِ مطلب مطرح میشود و مسئولینِ امر میبایست ادای وظیفه کنند.

نکته ی دوم: در هر صورتی از موضوعِ الف، هدفِ منتشر کنندگان دارای موضوعیت است.

نکته ی سوم: هدف از این نوشتار پرداختنِ محدود به موضوعِ ب است.

 

با توجه به منتشر کنندگان (از نظرِ طیف و قشر)، منافعِ احتمالی از انتشار و پیشامدهای پیرامونِ حوزه ی تأثیرِ شایعه، میتوان اقدام به تحلیل نمود که با رهگیریِ نمونه های مشابه به غنای آن افزوده خواهد شد.

 

توجهِ سطحی و انتزاعی به این شایعه، در صورتی که آقای روحانی پیروزِ انتخاباتِ دوازدهمِ ریاستِ جمهوری شوند، این شائبه را ایجاد میکند که انتخابات بازیِ نظام است و نتیجه ی آن خواستِ نظام. شائبه ای که همیشه ی عمرِ انقلابِ اسلامی و نظامِ اسلامی خواستِ دشمنان بوده است و در راستایش از هیچ تلاشی فروگذار نکرده اند.

فتأمل.


آمادگی

پرده ی اول:

با دوستی شراکتی کردم. ضرر کردم، هم اعصاب و زمان و انرژی، هم مالی (بیشتر خودِ او، به انتخابِ او، با وجودِ تذکراتم). از بزرگترین استدلالاتش که منجر به چنین نتیجه ای شد این بود: نمیشود با کسی تندی کنی، جَر و بحث کنی، پرخاش کنی و همکاری را ادامه بدهی!

این حرف مثلِ این میماند که بگویی: 2نفری که با هم دعوایشان میشود، نباید در یک شهر بمانند!

 

پرده ی دوم:

موقعیت ها، ظرفیت های متفاوتی دارند.

مثلاً دختری که سرپرستِ عروسکش است، امکانِ اشتباهِ بیشتری دارد، در صورتی که مادر، امکانِ اشتباهِ خیلی کمی دارد، چون موقعیتِ "مادری" موقعیتِ حساسی است. بعضی موقعیت ها به صورتِ ویژه حساس هستند. برای نمونه: مقامِ "عصمت" چنان مقامِ حساس و والایی است که هزینه ی زیادی هم دارد، مثلاً همین مورد را توجه کنید: نمازِ شب بر معصومین (علیهم السلام) واجب بوده است.

 

پرده ی سوم:

فضا، جَوّ، شرایط و افکارِ عمومی

اوایلِ پیروزیِ انقلابِ اسلامی فردی برای ریاستِ جمهوری رأی میآورد. فضا، فضایی ملتهب است. شرایطی که هم هجمه ی بیگانه هست و هم ترورهای داخلِ کشور. ذهن ها تقریباً آماده است تا تمام قد برای چیزی یا ضِدِّ چیزی بایستد، ترور ببیند و متوجه است که باید برای هر چیزی، به قدرِ ارزشش بَها قائل شد.

پس از طِی مراحلِ پیش بینی شده در قانون حکمِ عدمِ کفایتِ سیاسیِ او صادر و از سوی امام خمینی (رحمۀ الله علیه) عزل شد.

 

اشاره:

جایگاه هایی هستند که جایی برای آزمون و خطا، یا خیلی کمتر و کوچکتر از این ها نیستند؛ در خصوصِ این موارد میبایست قاطع بود. حتا به این اندازه که در صورتِ لزوم، دندانِ لَق را بیاندازیم دور! البته، اگر سرِ جایش وظیفه اش را انجام داد، بپذیریم، ممکن است تندی لازم باشد.

در طولِ سال های بعد از امام خمینی (رحمۀ الله علیه)، مواردی نیاز به عزل بود، که یا به استعفا ختم شد و یا به دلیلِ عدمِ آمادگی مسکوت ماند.

دُرست است که معادلاتِ زیادی وجود دارد و این بازی ها پیچیدگی های بسیار دارد، اما به عنوانِ جوانی پیگیر، فعال و در میدان میگویم: اگر آرمان-گرایانه و واقع-بینانه حولِ منافعِ ملی اجماعِ نظری و عملی کنیم، نه تنها دولتمردانی را که از تهدید به استعفای وزیر میترسند کنار میزنیم، بلکه، همه ی موانعِ پیشرفتِ ملی را پشتِ سر گذاشته و داغِ شکست را به دلِ حوادث میگذاریم.