دست-نبشته ها

پاک-نویس های ابتدایی حسین نارون
فهرست
این جا مطالبی را به اشتراک میگذارم، باشد که بازخورد آن برای خودم و نشرش برای آنانی که باید نورِ راهی باشد.

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دهه چهارم» ثبت شده است


"جمهوریِ اسلامیِ ایران" با مجاهدتِ مردم و برای اهدافِ والای انسانی جان در کالبدِ ایرانِ عزیز ریخت و ریشه دَوانده و قد کشیده است؛ و این راه مستدام و بسیط است چرا که اهدافِ والایِ انسانی همانا اندیشه ی حقیقت-بین و هدفِ آرمانی است که به آوردگاهِ واقعیت تاخته و با تغییرِ واقعیات، آرمان هایش را عملی میکند، نه این که در مقابلِ واقعیات کُرنش نماید و این است جان مایه ی انسان.

اما از مشکلاتِ بر سرِ راه چرخشِ افرادِ کاروان است، حال به هر دلیلی که باشد. و این انقلاب کم ندیده است بر خود افرادی این چنین.

از زمانی که ساختارِ سیاسی تغییر نمود (پستِ نخست وزیر حذف گردید) تا به امروز جمهوریِ اسلامیِ ایران 4 رئیسِ جمهور داشته است که متأسفانه هر چهار نفر مبتلا به چرخش گردیدند، هر یک از بُعدی.

از چهار رئیسِ جمهور، 3 نفر مُلَبّس به لباسِ پیغمبرِ اعظم (صل الله علیه و آله) بوده اند؛ یعنی علاوه بر نمایندگیِ جمهوریِ اسلامیِ ایران، نمایندگیِ قشرِ جلودارِ امت (روحانیتِ اسلام) را داشته اند و چرخششان پُر هزینه تر تمام شد.

صرفِ نمونه عرض کنم که یکی معتقد شد "زیرِ چرخِ توسعه گروهی لِه میشوند" (و این در مقامِ توجیهِ سیاست ها و اجرایشان گفته میشد) و دیگری بعد از سخنرانی-اش از دربِ کلیسا تا ماشین، با همه دست داد و دیگری حرفِ خلافِ واقع میزند و علاوه بر کارِ نُویل چَمبرلنی، خود را مبدل به نمادش ساخته است.

با توجه به چنین پیشینه ای و سپری شدنِ دهه ی سومِ انقلابِ اسلامی و تثبیتِ نظام، هم اکنون وقتِ آن رسیده است تا با نمایاندنِ چهره ی حقیقیِ آرمان ها و گفتمانمان، بازسازیِ چهره ی تخریب شده و عملِ انقلابی، کارآمدیِ انقلابمان را بیش از پیش و هر چه بیشتر به ظهور برسانیم.

در همین راستا، تصمیمِ جنابِ آقای دکتر محمدباقرِ قالیباف را، علاوه بر انقلابی بودن (در راستای منافعِ ملّی)، تصمیمی نکته-سنجانه، دقیق و هماهنگ با کلیه ی شعارهای ایشان میدانم و از ایشان سپاسگزاری و قدردانی مینمایم.

به امیدِ این که تک تکِ افرادِ دغدغه-مندِ انقلابمان (خواهانانِ منافعِ ملّی {منافعِ پایدار}، همچون عدالتِ اقتصادی و اجتماعی، صداقت، ظلم-ستیزی و...) یکدل، یکصدا و دست در دستِ هم برای اهدافمان تلاش کنیم و از تک رأی ها هم نگذریم. #بر_قرارمان_میمانیم!


یخچال ها رتبه ی انرژی دارند؛ مبنای رتبه-بندیِ یخچال ها نسبتِ کارِ مفیدی که انجام میدهند به میزانِ انرژیِ مصرفی است. مفهومِ راندمان (بازدهی) برای همه ی مجموعه ها (از یخچال، اتو، ...، ماشین، سانتریفیوژ، کوره، ...، تا مدرسه، گروه های علمی، فرهنگی، سازمان ها، وزارتخانه، دولت و...) تعریف میشود. برای بالا بردنِ بازدهی باید 2 کار انجام داد:

الف- کاهشِ اصطکاکات و هر گونه هدر-رفتِ انرژی.

ب- افزایشِ کارِ مفید.

 

دولت نیز به عنوان مجموعه ای واحد میبایست به افزایشِ بازدهیِ خود همت گمارد و در عینِ حال، به عنوانِ زیرمجموعه ای از نظام میبایست ملزم به افزایشِ بازدهیِ نظام باشد.

در ارتباط با افزایشِ بازدهیِ دولت در نوشتاری دیگر مطالبی را عرض خواهم کرد، و در این نوشته به موضوعِ مهمتر که نقشِ دولت در بازدهیِ نظام است میپردازم.

هم اکنون در دهه ی چهارمِ انقلابِ اسلامی بِسَر میبریم و نظامِ اسلامی تثبیت شده و شاکله ی نظاماتِ لازم شکل گرفته است. (خواهش میکنم توجه داشته باشیم که ملزومات و ملازماتِ شرایط و خواست هایمان چیست.) این که نظامِ اسلامی تثبیت شده و نظاماتِ لازم جهتِ استمرار و پیشرفتِ نظامِ مردم-سالاریِ دینی شکل یافته است معانیِ زیادی دارد، از جمله فرد-محور نبودن، هزینه-بر بودنِ رویاروییِ سخت برای دشمنان و...

دولت زیرمجموعه ی نظام است، زیرمجموعه ای سطحِ بالا، به مثابه ی چرخ-دنده ای مهم و تأثیرگذار در ساختارِ ساعتی دقیق. مجموعه ای از چرخ-دنده ها زمانی بیشترین بازدهی را دارد که چرخ-دنده ها در بالاترین سطحِ هماهنگی و با کمترین اصطکاکِ ممکن در فعالیت باشند. بنابر این وظیفه ی دولت از مَنظَرِ تأثیرگذاری بر بازدهِ مجموعه ی بزرگتر ایجاب میکند تا بیشترین هماهنگی را نظامات داشته باشد و چه در سطحِ اجرایی، چه سطحِ سیاستگذاری و اصلاحِ ساختار میبایست ملزم به این اصل باشد. و خودِ این اصل نیز ملزومات و ملازماتی دارد که پای-بندیِ به آن ها اهمیتی به مراتب عملیاتی-تر دارد.

فَتأمل.