دست-نبشته ها

پاک-نویس های ابتدایی حسین نارون
فهرست
این جا مطالبی را به اشتراک میگذارم، باشد که بازخورد آن برای خودم و نشرش برای آنانی که باید نورِ راهی باشد.

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نظام» ثبت شده است


تفاوت و اختلافی که جلیلی و ظریف دارند، و برای ما (ملت) مهم (تعیین کننده) است.

قبلاً اشاره ای به چرخشِ آقای احمدی نژاد نموده ام، پیروِ مبانیِ همان چرخش، او در دولتِ دهم به دنبالِ توافقِ با غرب بود. و برایش راهبردِ مؤثری با آدم هایی که برای آن راهبرد نامناسب بودند داشت. او، آقای صالحی را از ریاستِ سازمانِ انرژیِ اتمی به ریاستِ وزارتِ امورِ خارجه منتقل کرد تا پرونده ی مذاکراتِ هسته ای را به وزارتِ امورِ خارجه ببرد تا دستِ او بازتر و تأثیرِ معادلاتِ سیاسی از معادلاتِ فنی بیشتر شود. ضمنِ این که آقای مشایی جلوتر از خودِ او به آمریکا میرفت و نشانه های دیگر. اما او برای این کار آدم های مناسبِ کافی نداشت، به همین دلیل درصددِ عزل وزیرِ اطلاعاتِ وقت (جناب حجة السلام و المسلمین مصلحی) برآمد، به همان دلیلی که وزیرِ امورِ خارجه ی وقت (جناب دکتر متکی) را در مأموریتِ کاری، به بدترین شیوه ی ممکن عزل نمود.

در زمانِ آقای احمدی نژاد، نه حلقه ی انحرافی ها، نه حلقه ی غرب-زده ها و نه هیچ حلقه ی دیگری در سطحِ بالای کشوری کامل نشد و این چنین بود که دکتر جلیلی بعد از توافقاتِ برجام اعلام کرد: "ما میتوانستیم همان زمان با بهتر از توافقاتِ برجام هم توافق کنیم، اما کافی نبود. (به مضمون)"

این است آن تفاوت و اختلافِ امثالِ جلیلی ها و ظریف ها.

چنین نوشتار و سخنانی به هیچ عنوان خدشه به شخص و شخصیتِ آقای ظریف نیست، مگر آن که ایشان توجیه دُرستی ارائه ندهند که در این صورت باید در ارتباط با نسبتِ ایشان و دوستانشان با مبانیِ نظام تجدید نظر شود، همچنانی که شخصیتِ انسانیِ ایشان به دور از خدشه خواهد بود.

و در خصوصِ آقای ظریف، ایشان در اواخرِ دوره ی نمایندگیِ جمهوریِ اسلامیِ ایران در سازمانِ ملل مقاله ای منتشر نمودند مبنی بر عزمِ جدیِ آمریکا برای انقلابِ مخملی در ایران، این نشان از اخبارِ دستِ اولِ ایشان و قدرتِ تحلیلِ ایشان دارد، منتها باید در خصوصِ سکوتشان در سال 1388 و عملکردشان در مقامِ وزیرِ امورِ خارجه ی جمهوریِ اسلامیِ ایران توضیحاتی برای ثبتِ در تاریخ ارائه نمایند تا دلیلِ توافقاتِ محرمانه و بازی های داخلی و سیاسی روشن شود و بدنه ی نظام نسبت به اقتضائات آشنا شوند که دلسرد نشده و گمراه نگردند و یا این که نفوذ رهگیری و سببِ گرفتنِ عبرت شود.


یخچال ها رتبه ی انرژی دارند؛ مبنای رتبه-بندیِ یخچال ها نسبتِ کارِ مفیدی که انجام میدهند به میزانِ انرژیِ مصرفی است. مفهومِ راندمان (بازدهی) برای همه ی مجموعه ها (از یخچال، اتو، ...، ماشین، سانتریفیوژ، کوره، ...، تا مدرسه، گروه های علمی، فرهنگی، سازمان ها، وزارتخانه، دولت و...) تعریف میشود. برای بالا بردنِ بازدهی باید 2 کار انجام داد:

الف- کاهشِ اصطکاکات و هر گونه هدر-رفتِ انرژی.

ب- افزایشِ کارِ مفید.

 

دولت نیز به عنوان مجموعه ای واحد میبایست به افزایشِ بازدهیِ خود همت گمارد و در عینِ حال، به عنوانِ زیرمجموعه ای از نظام میبایست ملزم به افزایشِ بازدهیِ نظام باشد.

در ارتباط با افزایشِ بازدهیِ دولت در نوشتاری دیگر مطالبی را عرض خواهم کرد، و در این نوشته به موضوعِ مهمتر که نقشِ دولت در بازدهیِ نظام است میپردازم.

هم اکنون در دهه ی چهارمِ انقلابِ اسلامی بِسَر میبریم و نظامِ اسلامی تثبیت شده و شاکله ی نظاماتِ لازم شکل گرفته است. (خواهش میکنم توجه داشته باشیم که ملزومات و ملازماتِ شرایط و خواست هایمان چیست.) این که نظامِ اسلامی تثبیت شده و نظاماتِ لازم جهتِ استمرار و پیشرفتِ نظامِ مردم-سالاریِ دینی شکل یافته است معانیِ زیادی دارد، از جمله فرد-محور نبودن، هزینه-بر بودنِ رویاروییِ سخت برای دشمنان و...

دولت زیرمجموعه ی نظام است، زیرمجموعه ای سطحِ بالا، به مثابه ی چرخ-دنده ای مهم و تأثیرگذار در ساختارِ ساعتی دقیق. مجموعه ای از چرخ-دنده ها زمانی بیشترین بازدهی را دارد که چرخ-دنده ها در بالاترین سطحِ هماهنگی و با کمترین اصطکاکِ ممکن در فعالیت باشند. بنابر این وظیفه ی دولت از مَنظَرِ تأثیرگذاری بر بازدهِ مجموعه ی بزرگتر ایجاب میکند تا بیشترین هماهنگی را نظامات داشته باشد و چه در سطحِ اجرایی، چه سطحِ سیاستگذاری و اصلاحِ ساختار میبایست ملزم به این اصل باشد. و خودِ این اصل نیز ملزومات و ملازماتی دارد که پای-بندیِ به آن ها اهمیتی به مراتب عملیاتی-تر دارد.

فَتأمل.


جملاتی در بابِ بِیتِ رهبری

محوطه ای که تحت عنوان بیتِ رهبری شناخته میشود، پیش از انقلاب محلِ نخست وزیری و اداراتِ مرکزی دولت بود. این محدوده پس از رحلتِ امام خمینی (رحمت خدا بر او) برای استقرارِ مرکزیتِ نظامِ جمهوریِ اسلامی در نظر گرفته شد؛ یعنی محلِ دفترِ کارِ رهبر و دولت. خُب، هر چیزی اقتضائاتِ خود را نیز دارد، اعم از مَلزومات و مُلازِمات. برای نمونه تشکیلاتِ لازم جهتِ کارکرد و افزایشِ کارآیی این دفاتر و حفظِ امنیتشان با هزینه های کمتر.