دست-نبشته ها

پاک-نویس های ابتدایی حسین نارون
فهرست
این جا مطالبی را به اشتراک میگذارم، باشد که بازخورد آن برای خودم و نشرش برای آنانی که باید نورِ راهی باشد.


مقدارِ بهینه

هر چیز را "بِهینه ای" است؛ ممکن است بهینه اش عَدَمش باشد و میتواند بهینه ای هم همیشگی باشد.

برای نمونه "دارو" را در نظر بگیر، بهینه اش دارای مشخصه ی زمانی و حجمی است. (مثلا: هر 8 ساعت، 1 قرص)

دوست داشتن، زیبایی، صبر، حوصله، عصبانیت، همبستری کردن، مطالعه، ورزش، خوردن،...

مقدارِ بهینه، منوط به شرایط است و مثلا ممکن است همان غذایی که تا آخرِ تابستان لازم بود بخوری، از پاییز تا بهار برایت بد باشد.

            ...


دردآور است!

 

طی 2ماه گذشته، دومین مرتبه بود که امروز رفتم بهشت زهرا (سلام الله علیها). آن بخش هم روزمره-زده شده است! خبری از تَنَبُه نیست!

و دردآور است عادی شدنِ "کاری را که لازم است انجام نمیدهیم هیچ، کاری که بیهوده و حتا زیان-بار، انجام میدهیم."

مثلاً دوگانه ی آمرزش خواستن برای مرده و شیوَن پشتِ جنازه.

     عالَم بــــهـم پیــوســـــتـــه است، بی واسطه، نزدیک و حتا خیلی دور؛ ولی پیوسته.
در توضیحش نوشته است: در عمقِ طوفان زندگی می کنم و می نویسم
https://telegram.me/bivatanane

     {ویراست اول. اشاره}

     در واژه-نامه ی عمید آمده است:

     مَنافِع: {عربی} جمعِ مَنفَعَت

       مَنفَعَت: {اسم عربی} آنچه موجب نفع شود، فایده، سود، بهره. منافع جمع

       نفع: {اسم عربی} فایده، سود، بهره، ضدِ ضَرر. نفع خالص: سود ویژه

       ضَرَر: {اسم عربی} گزند، نقصان، تنگی و بدحالی، زیان، مقابل نفع. اَضرار جمع

     مِلّی: {صفتِ نسبیِ عربی} مربوط/منسوب به ملت

       مِلَّت: {اسم عربی} مردم کشوری واحد. شریعت، کیش، آیین. پیروان دین.

       مربوط: {صفت عربی} بسته شده، وابسته، بربسته

   ...

     حال، خود، اطرافیان، مسئولان و بیگانگان را بسنجیم!


ــــــــــــــــ

http://www.vajehyab.com

     برای پیشرفت باید این شناخت ها را بدست آورد:

      - خود

      - سیستم

      - آینده

      - تغییرات حال به آینده

     {ویراست اول. خیلی خلاصه}

    مردم استعمار-زده و استثمار-شده ی وطنمان دُورِ استوارترین پرچم گرد آمدند و "جمهوری اسلامی" را از نطفه ی "نهضت اسلامی" والد شدند. طبیعی است که در فضای ملتهبِ فرآیندِ انقلاب گروهک ها از خواست های متفاوت و مخالفِ خود تا بیشترین حدِ ممکن چشم-پوشی کنند، تا زمانِ مناسب برای سهم-خواهی که میباید همزمان با دوره ی تثبیت آغاز شود؛ چنین شد. انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و قاطبه ی مردم نظامِ مردمسالاریِ دینی را برگزیدند و دوره ی "جمهوری اسلامی ایران" آغاز گردید.

     استعمار –در هر 3 حالت خود- فشاری را تحمیل میکند –به شکلی ترکیبی- و بدین سبب مردم را از دخالت در امور حقیقی و اساسی زندگی-شان دور میسازد و استثمار فرصت بازیابی را از ایشان سلب می کند. در چنین خفقانی نهضت شکل گرفت و به پیش آمد، {خودش معجزه بود}، بنابراین وجود کاستی ها اجتناب ناپذیر بود. البته به سان هر امرِ پیشرونده ی دیگری نهضت با حرکتِ خود راه را بیش از پیش نمایان میساخت و زمینه ها یکی پس از دیگری پدید میآمد. سازمان-یافتگی گسترش می یافت و زمینه ی کارهای اساسی فراهم میگشت.

     پس از پیروزی راه برای سازمان-دادن هموار گشت. حزب جمهوری اسلامی تأسیس شد. از همه طیفی در آن وجود داشت. و آنچه که "حزب جمهوری اسلامی" را مهم میکند همین است که اولین محفل رویاروییِ جدیِ پس از نهضتِ انقلابیون است، و بررسی دقیق آن بسیار راه-گشا است، چرا که ریشه ی اغلب مسائل کلیدی را میتوان در دلایل انشقاق آن یافت.

     حزب جمهوری اسلامی به سرعت رشد و فعالیت میکرد و در حال بالابردن سطح عمومی بود و وارد امور اجرایی کشور گشت. به مرور بیش از پیش تفاوت ها و پس از اندکی اختلافات خودنمایی کرد و عده ای میزِ بازی را بر هم زده و دیگر قائل به کارِ گروهی نبودند؛ چیزی شبیه به اشاره ی حاج کاظم در خاطره اش به تغییرِ خوی عده ای از جوانان مبارز. کار بالا گرفت و حزب جمهوری اسلامی منحل شد و 2 گروه شکل گرفت: "جامعه ی روحانیتِ مبارز" و "جامعه ی روحانیونِ مبارز" که پایه ی اولیه ی تقسیم-بندی اصولگرا و اصلاحطلب گردید.

     آنچه که بر اهمیتِ چراییِ بررسی حزب جمهوری اسلامی و به ویژه ریشه ها و دلایلِ انحلالِ آن میافزاید، ادامه ی آن ها پس از انحلال و کنش و واکنشِ افراد در زمان است. ...

     باید از خودمان شروع کنیم؛ و هر چه برایمان پیش میآید، از مؤثرترین عواملش خودمان هستیم.

     از اشتباهات، خطاها، غلطها، از عاداتِ غلط، سنت های غلط و مسائلِ روز و غیرِ روز، از هر چه گفته می شود، اول به خودمان نگاه کنیم. اول متهم خودمان هستیم.

     اگر چنین نگاهی حاکم شود، بی شک اوضاعِ زمانه بِدان گونه شود که خوشآمدِ انسان باشد. باید از خودمان شروع کنیم!

     ...